حسين ممتحني متخلص به «حميد» و معروف به « حميد سبزواري» به سال 1304 خورشيدي در سبزوار متولد شد.
نوجواني حميد كه همزمان با «دين ستيزي پهلوي اول» بود، شعرهاي آن دوران او را به سمت و سوي «ترويج فرهنگ اسلامي» ، هدايت ميكرد و او از نخستين سالهاي شاعري «شعر تعهّد» را سرلوحه كارهاي ادبياش قرار داده بود.
محيط اجتماعي سبزوار كه خاستگاه ديرين تشيع در ايران اسلامي است، به همراه تربيتهاي معنوي پدر، حميد سبزواري را وارد مبارزات ضدشاهنشاهي كرد و حيات پرفراز و نشيبي براي او رقم زد.
حميدسبزواري در اداره فرهنگ سبزوار مشغول به كار ميشود و در پنهان، فعاليتهاي سياسياش را پيميگيرد.
در جريان كودتاي 28 مرداد و تلاش حميد در مبارزه عليه نظام پهلوي، از اداره فرهنگ اخراج و سالها بعد، به طريقي در يكي از بانكهاي سبزوار مشغول خدمت ميشود.
پس از جريان 28 مرداد، حميد شعر خود را درخدمت مبارزه و ستمستيزي مينهد و علناً به سرودن اشعار ضدپهلوي اقدام ميكند. از رهگذر همين اشعار بود كه با بزرگاني چون آيت الله طالقاني، دكتر شريعتي ، فخرالدين حجازي و ... آشنا ميشود.
حميدسبزواري از همان اوان نهضت، اشعاري در تحريض مردم به انقلاب ميسرود، لكن بواسطه خفقان شديد و سانسور پهلوي، به سائقه شعر ديرپاي مقاومت، حميد نيز اشعار خود را در زبان رمز و استعاره ميسرود:
مرا كه يار نباشد، بهار را چه كنم
بهار، بيگل روي نگار را چه كنم
اميد بود كه با نوبهار بازآيي
ملامت دلِ اميدوار را چه كنم...
با وجود اين، درپي تشديد مبارزات مردمي، حميد، زبان رمز را كنار گذاشت و به طور صريح، از امام خميني سخن راند:
بنازم بر آن پير و فكر جوانش
كه عاجز بود خامه از داستانش
چه بحري است يارب كه نتوان رسيدن
به صد موج انديشه بريك كرانش...
حميد سبزواري كه سالها بود در فراق امام و حسرت ديدار ايشان ميسوخت، در پي شهادت استاد مطهري و سرودن شعر معروف «اي مجاهد، شهيد مطهر» به محضر امام خميني شرفياب ميشود.
خود در اين باره ميگويد:
«بعد ازاين سرود به محضر مقدس امام (ره) دعوت شدم واز حضور ايشان بهرهمند و دست آن بزرگوار را بوسيدم ... هيبت حضرت امام مرا گنگ كرد. فقط نگاه كردم. امام متوجه شدند و خنديدند. خدا رحمتشان كند...»
با شروع دفاع مقدس ، حميد سبزواري بارها لباس رزم پوشيد و در كنار رزمندگان و سنگرهاي خاكي جبهههاي نبرد بيتوته كرد.
خرمشهر كه آزاد شد، سرود جاودانه «خجسته باد اين پيروزي» را سرود كه هنوز برزبان مردم جاري است.
حميد سبزواري كه علاقه ويژهاي به قالب قصيده دارد، اشعار پرشكوه ناصر خسرو قبادياني در حكمت و موعظه را بسيار ميپسندد. در غزل نيز «بيدل» را «شاعري توانا» و «ناشناخته» ميداند كه تأثيري شگرف از او داشته است.